عضوهای جدید ( پارت ۲۲ ) [پارت آخر]
[ !این رمان واقعی نیست! ]
بینا: چرا؟
نامی: دوس دارم
میخندم
بینا: باشه
میریم خونش که کوک زنگ میزنه بهش
نامی: بله؟
کوک: وسط عملیات مزاحم شدم؟ *خنده شیطانی*
نامی: نه...ذهنت چقدر خرابه تو وایسا تو از کجا میدونی*خنده*
کوک: *خنده* هر برنامه ای رو باز میکنم کلیپ حسادت شما دوتا پره، بعدم اومدم دم خونشون دیدم کسی درو باز نمیکنه نتیجه گرفتم بینا پیشته
نامی: فک نمیکردم کاراگاه هم باشی*خنده* اره خب با همیم و بالاخره مال خودم شد
کوک: ما اینیم دیگه *خنده* وایسا مال خودت شد؟ داداش یکم صبر کن *منحرف*
نامی: هی منحرف نشو منظورم اینه دوست دخترم شد عههههه چرا اینقدر منحرفی فک کنم کمال همنشینی با جیمین روت اثر گذاشته باید تنظیمات کارخانتونو فعال کنم*خنده*
کوک: *خنده*
نامی: کاری داشتی زنگ زدی
کوک: مزاحمت و تبریک *خنده*
نامی: آها خب خیلی ممنون
کوک: خب کار نداری؟ خوشبگذره
نامی: نه، عجب، خدافظ
کوک: خدافظ *خنده*
قط میکنم بینا میخنده
نامی: چه ذهنی داره این...
بینا: خنده*
// ویو راوی //
فرداش جین و نامجون میرن به کمپانی میگن که میخوان با سنا و بینا ازدواج کنن اونام قبول میکنن و به شکل رسمی این موضوع منتشر میشه درسته خیلیا ناراحت میشن ولی لایو گذاشتن که بابت ناراحتی آرمیا عذرخواهی کنن بعد چن وقت عروسی کردن و تا ابد با خوبی و خوشی زندگی کردن
🎤////////// پایان //////////🎤
حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#خوناشام
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#نامجون
#جین
#سوکجین
#آر_ام
#آرام
#فیک_جین
#فیک_نامجون
#فیک_نامجین
#bts
#BTS
#RM
#seokjin
#Namjoon
#Jin
بینا: چرا؟
نامی: دوس دارم
میخندم
بینا: باشه
میریم خونش که کوک زنگ میزنه بهش
نامی: بله؟
کوک: وسط عملیات مزاحم شدم؟ *خنده شیطانی*
نامی: نه...ذهنت چقدر خرابه تو وایسا تو از کجا میدونی*خنده*
کوک: *خنده* هر برنامه ای رو باز میکنم کلیپ حسادت شما دوتا پره، بعدم اومدم دم خونشون دیدم کسی درو باز نمیکنه نتیجه گرفتم بینا پیشته
نامی: فک نمیکردم کاراگاه هم باشی*خنده* اره خب با همیم و بالاخره مال خودم شد
کوک: ما اینیم دیگه *خنده* وایسا مال خودت شد؟ داداش یکم صبر کن *منحرف*
نامی: هی منحرف نشو منظورم اینه دوست دخترم شد عههههه چرا اینقدر منحرفی فک کنم کمال همنشینی با جیمین روت اثر گذاشته باید تنظیمات کارخانتونو فعال کنم*خنده*
کوک: *خنده*
نامی: کاری داشتی زنگ زدی
کوک: مزاحمت و تبریک *خنده*
نامی: آها خب خیلی ممنون
کوک: خب کار نداری؟ خوشبگذره
نامی: نه، عجب، خدافظ
کوک: خدافظ *خنده*
قط میکنم بینا میخنده
نامی: چه ذهنی داره این...
بینا: خنده*
// ویو راوی //
فرداش جین و نامجون میرن به کمپانی میگن که میخوان با سنا و بینا ازدواج کنن اونام قبول میکنن و به شکل رسمی این موضوع منتشر میشه درسته خیلیا ناراحت میشن ولی لایو گذاشتن که بابت ناراحتی آرمیا عذرخواهی کنن بعد چن وقت عروسی کردن و تا ابد با خوبی و خوشی زندگی کردن
🎤////////// پایان //////////🎤
حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#خوناشام
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#نامجون
#جین
#سوکجین
#آر_ام
#آرام
#فیک_جین
#فیک_نامجون
#فیک_نامجین
#bts
#BTS
#RM
#seokjin
#Namjoon
#Jin
- ۱۲.۶k
- ۰۴ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط